مهرداد چوپان زاده _ قسمت سوم

کوروش کبیر

سلا م باز هم من اومدم و با یک داستان دیگر از کوروش...

مهرداد (چوپان زاده):می خوام به یک هفته قبل برگردیم که در باغ عمومی وملی اکباتتان که وقایعی در شرف انجام بود آن را شرح دهیم این باغ که به فرمان «دیوکه» نخستین پادشاه ماد بنا شده بود در طراوت ودر زیبایی بی نظیر بود.آستیاگس فرمان داده بود که ملت ماد روز های اول هفته یعنی شنبه را اختصاص به تفریح در این باغ دهند.

ضلع شمالی شبانکاره مخصوص فرزندان اشراف بود قراولان نگهبانی میشد.

آن روز طبق معمول در باز شد و کودکان دو نفر سه نفر وارد میشدندنزدیکی های ظهر زمین  بازی نزدیک به چهل نفر شد و سرگرم بازی بودند. سن اطفال بین 10تا 15 سال بیشتر نبود. به ناگهان دختر زیبایی وارد شد و همه بچه ها دست از بازی کشیدندو همه آن طرف را نگاه میکردند.

به محض ورود دخترک پسران دست از بازی کشیدند وگفتند : «کاسان دان» فرشته زیبای اکباتان.او بعد از ورود به شبانکاره مقصود خود را جست و جو کرد ولی او را نیافت. بار دیگر در باز شد و پسرکی که «سان تاس» نامیده میشد داخل شد ولی او تنها نبود او یکی بود که درشت تر و خوشگل تر از او بود ولی نگهبان به او اجازه ورود نداد چون او از خانواده اشراف نبود حق ورود نداشت.

سان تاس از اهنت قراول به خشم آمد و گفت مگر نمیبینی که او مهمان من است؟من اجازه نمیدهم به دوستم توهین کنی . سان تاس دست دوستش را گرفت و وارد میدان شد.کاسان دان به طرف آن دو نفر دوید دست خود را دور گردن هردو انداخت وبا آن ها پیش بچه ها آمد وسان تاس :دوستان امروز میخواهم یکی از دوستانم را به شما معرفی کنم اگر چه او از خانواده های فقیر است ولی در عین حال شجاع و شیرین زبان و بسیار دانا ودانشمند است او «مهرداد» است مطمئن باشید که علاوه بر بازی های جدید به شما تیر اندازی ،سوارکاری و شکار هم یاد میدهد. اطفال به مناسبت آشنایی با مهرداد هورا می کشیدند.

در این میان طفل آرتم بارس به مخالفت پرداختو گفت من اجازه نمی دهم یک طفل گدازاده با ما اشراف زادگان ماد بازی کند.

مهرداد دید که کاریان طفل آرتم بارس ناراحت شده و ممکن است بر ضد ما تمام شود این چنین پیشنهاد داد که هرکه در مسابقه تیر اندازی اول شود ریاست بازی امروز را بر عهده می گیرد.  نه نفر از بچه هادر مسابقه داوطلب شدند . کاساندان : هر که در مسابقه برنده شود یک بوسه از من پاداش قهرمان خواهد بود .

مسابقه ما در سه دور به فواصل 20،25،30 در سه نوبت اجرا خواهد شد در ادامه قهرمان کسی است که هر سه تیر را در هر سه مرحله به هدف بزند

کودکان فریاد زدند: هورا کاسان دان داور زیبا...

با تشکر از شما که این قسمت را هم خواندید تا شب دیگر خداحافظ . حتما نظر دهید ودر مورد این بحث ها گفتگو کنید...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 18 شهريور 1390برچسب:,ساعت 23:37 توسط A.A| |